تاریخ پارت ها (اشکانیان) در ایران باستان (247 پیش از میلاد تا 224)

روزگار پارت ها، دوران فرمانروایی جنگاورانی از قبیله پرنی در شمال شرقی ایران امروز بود؛ ناحیهای که در منابع کهن با نام «پارت» شناخته میشد. آنان دودمان اشکانی را بنیان گذاشتند که نزدیک به 471 سال تداوم یافت. اگر میخواهید تصویر کلی از پیدایش، شکوفایی و افول این حکومت داشته باشید، ابتدا مروری بر خلاصه تاریخ ایران مفید است و سپس با خواندن متن پیش رو میتوانید جزئیات بیشتری درباره اشکانیان به دست آورید.
نمایش
مرزبندی ایران در عصر اشکانی
قلمرو اشکانیان و گستره ایران آن دوره در تصویر زیر به روشنی دیده میشود:

سرآغاز ظهور پارت ها
پارتیان در سال 247 پیش از میلاد به دشتهای پرآب اترک رسیدند و آنجا را برای اقامت برگزیدند. «اشک یا ارشک یکم» در شهر آساک، نزدیک قوچان امروزی، به پادشاهی این قوم انتخاب شد. او و «تیرداد» همراه با پنج تن از نزدیکان خود علیه سلوکیان همپیمان شدند و خیزشی را برای بیرون راندن بیگانگان یونانی از ایران آغاز کردند.
اشک با «سلوکوس دوم» درافتاد و او را واداشت که دولت نوپای پارتی را بپذیرد؛ نقطه شروع برتری اشکانیان بر سلوکیان همینجا بود.
پس از آن، جانشینان ارشک نیز لقب «اشک/ارشک» را بر خود نهادند و این رسم تا پایان فرمانروایی اشکانیان ادامه یافت؛ از همین رو این دودمان را «اشکانیان» نامیدند.
حدود ۶۴ پیش از میلاد، فرمانروایی سلوکی در سوریه رو به زوال گذاشت و از میان رفت. سپس پارت ها ابتدا به صورت دودمانی محلی در سرزمین پارت قدرت گرفتند و در ادامه نزدیک به ۲۰۰ سال حکومت شاهنشاهی را بنیاد نهادند.
جز روم، تهدید مهم دیگری پیش روی پارت ها نبود. رومیان هم در برابر نیرویی نو در شرق، محتاط و شگفتزده بودند؛ نیرویی که سوارکارانش در حال تاخت، تیر را به هدف مینشاندند.
پارت ها اتحادی از هفت ناحیه بزرگ در شرق ساختند. هر ناحیه تقریبا مستقل به دست حاکمی محلی اداره میشد و از پیوند این نواحی نوعی «ایالت متحد» پدید آمد که پایتختش سیال و جابهجا بود. حاکمان محلی مالک زمینها، باغها، خزانهها و حرمسراهای فراخ نیز بودند.
پارت ها چه قومی بودند؟
پارت ها از تیره «پرنی» بودند که در جنوب رود اترک، نزدیک قوچانِ امروز، میزیستند. آنان سلطه بیگانگان را بر سرزمین خود تاب نیاوردند و سلوکیان مقدونی را از این ناحیه بیرون راندند.
این قوم جنگاور، مرگ در بستر را ننگ میدانست. مهارت خارقالعادهشان در سوارکاری و تیراندازی چنان آوازهای یافت که شاعران رومی چون ویرژیل و هوراس نیز از آنان یاد کردند.
ویژگی ممتاز پارتیان، تیراندازی دقیق بر پشت اسب در حال حرکت بود؛ هنری که دل هر دشمنی را میلرزاند.
پارتیان کوچنشین، چابک و میداندیده بودند و عرصه را بر سلوکیان تنگ کردند.
تبار و ریشه پارت ها
پارت ها از نژاد آریایی به شمار میرفتند و به یکی از زبانهای ایرانی سخن میگفتند. دین غالب ایشان زرتشتی بود؛ آیینی که در شرق ایران رواج داشت. آنها با شهرنشینان پیوندی استوار برقرار کردند و از نظر اخلاقی به رفتار نیکو شهره بودند.
پارت ها چه دولتی در ایران بنا کردند؟
پارت ها دولت اشکانی را در ایران پی افکندند. رهبرشان ارشک یکم پس از تسلط بر ناحیه تاریخی «پارت» در شمال شرقی ایران، هسته این حکومت را پایه گذاشت. سپس پارتیان را با دیگر اقوام ایرانی همراه کرد تا بر ضد سلوکیان، قدرت یونانیِ مسلط بر بخشهای گسترده ایران، بشورند. با استحکام قدرت، خود را پیوسته به تبار هخامنشیان معرفی کردند.
شهرهای پایتختی پارت ها
در پاسخ به نخستین پایتخت اشکانیان باید از «نسا» در جنوب عشقآبادِ ترکمنستان یاد کرد. در دورههای بعد، «صد دروازه»، «همدان» و «تیسفون» نیز جایگاه پایتختی یافتند. اگر میپرسید «صد دروازه» امروز کجاست، این شهر در نزدیکی دامغانِ شمال ایران قرار دارد.
محل استقرار پارت ها کجا بود؟
آنان نخست در ناحیه «پارت» ساکن شدند؛ منطقهای در شمال شرقی ایران و جنوب ترکمنستان کنونی که در روزگار هخامنشیان یکی از ساتراپیها بود. برای درک بهتر جایگاه پارت باید گفت از شمال به رشتهکوههای کپهداغ و از جنوب به دشت کویر میرسید. نام «پارت» در اصل صورت دیگری از «پارس» است.
پس از تثبیت قدرت و گسترش قلمرو، پادشاهان اشکانی در شهرهای دیگر نیز اقامت گزیدند. آنها در یک شهر ثابت نمیماندند و گاهی پایتخت را نیز جابهجا میکردند.
نخستین فرمانروای پارت چه کسی بود؟
«ارشک یکم» یا «اشک یکم» نخستین پادشاه و رهبر پارت ها بود که میان سالهای 247 تا 217 پیش از میلاد، بنیاد حکومت را نهاد. او با شکست دادن «آندراگوراس» حاکم محلی پارت، قدرت را به دست گرفت. بعدها نوه برادر او، «مهرداد یکم»، این حکومت را به شاهنشاهی بدل کرد.
دوره زمانی فرمانروایی اشکانیان
اشکانیان حدود 471 سال بر بخش بزرگی از باختر آسیا و آسیای میانه حکومت کردند؛ از 247 پیش از میلاد تا 224 میلادی. در این بازه، با سیاستهایی میان صلح و جنگ و دفاع، به اقتدار سیاسی و اقتصادی چشمگیری دست یافتند.
یافته ها و بناهای بر جای مانده از اشکانیان
از روزگار اشکانی آثار فراوانی برجاست که نمونههایی از آنها چنین است:
- مجسمه مرد پارتی یا تندیس بزرگزاده اشکانی (مرد شِمی) در موزه ایران باستان؛
- کتیبه گِلی کشفشده در شهر نسا، نزدیک عشقآبادِ ترکمنستان کنونی؛
- آتشکده «میل اژدها» در استان فارس، شهرستان ممسنی نورآباد؛
- آرامگاهها، نقشبرجستهها و کتیبههای منسوب به اشکانیان.
شیوه گزینش پادشاه در دولت اشکانی
در ساختار سیاسی اشکانی، «مهستان» پادشاه را برمیگزید. این مجلس حدود سیصد مرد نامدار را در بر میگرفت. شاهان با اتکا به قدرت خود، گاه در ترکیب و تصمیمهای مهستان نفوذ داشتند؛ به طوری که قدرت این مجلس همواره یکسان نبود و در دورههایی تنها نقش تاییدکننده اراده شاه را ایفا میکرد. با این حال، مهستان اختیار داشت در صورت ناکارآمدی، شاه را برکنار و فرد دیگری را جایگزین کند.
برجسته ترین شاهان اشکانی به ترتیب
از میان پادشاهان اشکانی، مهرداد اول، مهرداد دوم, فرهاد چهارم، بلاش یکم و اردوان پنجم اهمیت بیشتری دارند. اوج قدرت سیاسی این دولت در روزگار مهرداد اول و دوم رقم خورد. در ادامه نگاهی کوتاه به کارنامه آنان میاندازیم:
مهرداد اول؛ دوره توسعه قلمرو پارت
«فرهاد یکم» با دیدن شایستگیهای برادرش، سنت جانشینی پسر به جای پدر را شکست و «مهرداد یکم» ملقب به ارشک پنجم را به جانشینی برگزید. مهرداد نیز چنان که انتظار میرفت، قلمرو اشکانیان را بسط داد و حکومت محلی را به پادشاهی بدل کرد؛ از این رو او را «مهرداد بزرگ» مینامند.
در تاریخ پارت ها، مهرداد یکم همتراز کوروشِ زمان خود دانسته شده است. ایرانیان او را به خردمندی در قانونگذاری میستایند؛ زیرا سنتهای پسندیده ملل گوناگون را در قلمرو خود پاس داشت. او با سیاست مدارا، به گروههای قومی مختلف امکان داد زیر چتر حاکمیتش در آرامش زندگی کنند؛ جنگجویی دلیر در میدان و دوستی نیکخواه برای یاران بود. با مهرداد، حکومت پارت ها وارد مرحلهای نو شد.
در فتوحات، شیوه جوانمردانه پارسیان هخامنشی را پیش گرفت. پس از تصرف شهرهای یونانی، عبارت «یوناندوست» را بر سکهها نکوشت.
وقتی پارتیان «دیمیتریوس دوم» را دستبسته نزدش آوردند، با احترام با او رفتار کرد و حتی دختر دیمتریوس، «رزگونه»، را به همسری گرفت.
مهرداد یکم به یاد داشت که وامدار بزرگانی چون کوروش است. لقب «شاه شاهان» را زنده کرد. بر سکههای نخستین سالهای پادشاهیاش، همچون دیگر شاهان اشکانی، کلاه شهربانیِ هخامنشی بر سر دارد؛ هرچند بعدها با دیهیم جایگزین شد. در تصویر سکهها ریش بلند نیز دیده میشود؛ سنتی هخامنشی.
او در سلوکیه، هگمتانه و تیسفون اقامتگاههای شاهی ساخت و شهری به نام «مهرداد کرت» نیز از یادگارهای عهد اوست.
مهرداد دوم؛ تثبیت دولت و نظم
هنگامی که «مهرداد دوم» (ارشک نهم) تاج نهاد، قلمرو اشکانی آکنده از هرج و مرج بود؛ هجوم بیرونی و شورشهای درونی، کار را دشوار کرده بود.
اگر بخواهیم نقش او را روشن کنیم، باید گفت همانند داریوش بزرگ هخامنشی کمر به سامان دادن کشور بست؛ دلیرانه جنگید و سرزمینهای از دسترفته را بازستاند. در روزگار او، قبایل صحراگرد از شمال میتاختند و رومیان به مرزهای پارت نزدیک شده بودند و سودای ایران و هند در سر داشتند.
مهرداد دوم تا واپسین دم بر زین اسب بود و دشمنان را از مرزها پس راند. او صلح و نظم را به کشور بازگرداند، با چین و روم روابطی سنجیده برقرار کرد و چنان اقتداری پدید آورد که وی را نیز «مهرداد بزرگ» لقب دادند.
فرهاد چهارم؛ فرمانروایی پرچالش
چهاردهمین شاه اشکانی پس از کنارهگیری پدرش، «ارد اول»، بر تخت نشست. نخستین اقدامش حذف برادران بود؛ پدر او را نکوهش کرد و فرهاد در واکنشی تند، پدر را نیز کشت.
گفتهاند «تیرداد دوم» برای مدتی کوتاه او را برکنار کرد اما فرهاد دوباره قدرت گرفت. پس از بازگشتش، امپراتور روم کنیزی به نام «تئا موزا» برایش فرستاد که بعدها «ملکه موزا» و مادر تنها وارث کشور شد. روایتها میگویند او فرهاد را از میان برداشت و سپس همراه پسرش به طور مشترک زمام امور را به دست گرفت.
بلاش اول
دوران «بلاش یکم» با قحطی، خشکسالی و شیوع بیماریهایی چون طاعون و وبا همراه بود. با وجود این دشواریها، کوشید ارمنستانِ واگذار شده در عهد «اردوان دوم» را بازپس گیرد؛ اما بحرانهای پیاپی و شورشهایی مانند قیام آدیابن مانع کامیابی او شد.
اردوان پنجم؛ واپسین شاه اشکانی
«اردوان چهارم» که در برخی منابع کهن «اردوان پنجم» خوانده شده، در سال 213 میلادی با قیام علیه برادرش «بلاش ششم» به قدرت رسید. پس از مرگ «بلاش پنجم»، میان فرزندانش نزاع درگرفت و ابتدا بلاش ششم به تخت نشست؛ سپس اردوان علیه او برخاست و پادشاه شد.
او 12 سال فرمان راند تا سرانجام در نبرد «هرمزدگان» از «اردشیر بابکان» شکست خورد و با این شکست، کار اشکانیان پایان یافت.
کارنامه و دستاوردهای پارت ها
در روزگار پارت ها، اهداف مهمی محقق شد. آنان انتقام ایرانیانی را گرفتند که آماج یورش اسکندر شده بودند، بیگانگان را وادار به ترک کشور کردند و اقتدار ایران را بر سرزمینهایش بازگرداندند. در مرزهای شرقی، یورش اقوامی چون «افتالیت» (هونهای سفید) را سد کردند؛ کاری که برای روم و هند نیز سودمند بود.
ایرانِ اشکانی به واسطه راهی امن که بعدها «جاده ابریشم» نام گرفت، به شاهراه ارتباطی میان بازرگانان شرق و غرب تبدیل شد.
پارت ها مجلسی از بزرگان با نام «مهستان» پدید آوردند که درباره موضوعات خطیر تصمیم نهایی را میگرفت. آنان با ادیان مختلف مدارا کردند و دینی را بر ملتهای زیر فرمان تحمیل نکردند؛ گسترش آیین زرتشتی در غرب ایران و گردآوری بخشهایی از «اوستا» نیز به دستور ایشان انجام شد.
آیین میترایی از ایرانِ پارت به سوریه و آسیای صغیر و سپس به روم راه یافت. نوآوریهای معماری ایرانی با عنوان «سبک پارتی» (آمیختهای از یونانی و بینالنهرینی) شناخته شد و از مرزها گذشت.
تاریخ پارت الهامبخش روایتهای اسطورهای و حماسی ملی ایرانیان شد؛ داستانهایی مانند «رستم و اسفندیار» در پایان حکومت ساسانیان به نگارش درآمد و پژواک آن حتی به حجاز رسید. خط آرامی شرقی نیز خط رسمی دربار به شمار میرفت.
چرا اشکانیان فروپاشیدند
آنچه هفت خاندان اشکانی را سالها در کنار هم نگه داشت، وفاداری به سنتهای قومیشان و احترام به سلسلهمراتب خانوادگی بود. شکستن این سنتها، آنان را به سوی پدرکشی و حذف بزرگان کشاند و شکافهای عمیقی در ساخت قدرت پدید آورد.
در مرکز ایران، «اردشیر پاپکان» حاکم پارس که پسر «ساسان» موبد بلندپایه زرتشتی بود، در مخالفت با نظام پارتی قد برافراشت. به نظر میرسد بخشی از موبدان نیز پشت او ایستادند. آنان خویش را به هخامنشیان پیوند میزدند؛ شاهانی که پیش از یورش اسکندر بر ایران حکومت داشتند.
سرانجام ساسانیان به تاریخ پارت ها پایان دادند و حکومتی متمرکز و استوار را جایگزین کردند؛ نظامی متفاوت با تقسیم قدرت میان هفت خاندان پارتی که با پذیرش سلسلهای منسجم، توانست دیرپاتر بر منطقه حکمرانی کند.
فرجام دولت پارت
در اواخر عمر این دودمان، کشمکش بر سر قدرت میان اشراف فراگیر شد و برادرکشی به روالی معمول بدل گشت. شاهان برای ماندن بر تخت از هیچ اقدامی دریغ نمیکردند. نمونهاش «سورنا»، سردار نامدار پارت که سپاه روم به فرمان «کراسوس» را شکست داده بود؛ با وجود این وفاداری، به دستور «اُرُد» پادشاه، از بیم افزایش محبوبیتش، کشته شد.
در همان زمان، ارمنستان به بخشهایی از امپراتوری یورش برد. روم در غربِ قلمرو پارت فشار نظامی وارد آورد و چنان پیش آمد که همسایه مستقیم ایران شد و فرات مرز میان دو قدرت گشت. ارمنستان هر دو امپراتوری پارت و روم را به چالش کشیده بود و نخستین جنگهای ایران و روم ناگزیر رخ داد و تا پایان حکومت پارت ادامه یافت.
با ضعف جانشینان، پدرکشی دوباره اوج گرفت و اقتدار امپراتوری به تدریج فرسوده شد تا جایی که نشستن بر تخت پارت، گاه به حمایت روم وابسته میشد.
بعدها نفوذ ایران در ارمنستان پررنگتر شد. «نرون» این امر را اهانتی به قدرت روم دانست و سپاهش را در بخشهایی از ارمنستان مستقر کرد تا دست بالا را باز یابد؛ اما کامیاب نشد و آشفتگیها در ارمنستان تا پایان دولت پارت ادامه داشت.
میراث و بازماندگان پارت ها
نمیتوان قوم ویژهای را به عنوان «بازمانده مستقیم پارت ها» معرفی کرد؛ اما اثر ژنتیکی و فرهنگی آنان در میان مردم ایران و نواحی پیرامونی پیداست. با فروپاشی اشکانیان، برخی اشراف پارتی در ساختار ساسانیان به مناصب مهم رسیدند و شماری از قبایل به مناطق دورتر کوچ کردند. از همین رو، سالها پس از سقوط نیز زبان و فرهنگ پارتی در برخی نواحی به زندگی خود ادامه داد.
تاریخ پارت ها؛ روایت دودمانی جنگاور
تاریخ پارت ها فصلی درخشان از ایستادگی ایرانیان در برابر نیرویی غربی است که بیش از دو قرن بر این سرزمین سایه انداخته بود. این قوم کوچنشین با تکیه بر مهارتهای رزمی، وارثان اسکندر را بیرون راند و رسم پادشاهی متمدن هخامنشی را دوباره زنده کرد.
سوالات متداول درباره تاریخ پارت ها
پرسش و پاسخهای زیر به فهم بهتر موضوع کمک میکند. اگر پرسش دیگری دارید، در بخش دیدگاههای همین مطلب بنویسید تا پاسخ دهیم.
پارت ها چه قومی بودند و چه دولتی بنا کردند؟
آنان از کوچنشینان شرق ایران بودند و دولت اشکانی را پایهگذاری کردند.
در دوره کدام پادشاه اشکانی، ایران نیرومند شد؟
در روزگار «مهرداد دوم» ملقب به مهرداد بزرگ، ایران به قدرتی تاثیرگذار بدل شد.
پارت ها با چه مهارتهایی رومیان را شکست میدادند؟
چیرگی در فنون رزمی، اسبسواری و تیراندازی، همراه با فرماندهی کارآمد و سازماندهی منظم ارتش، رمز پیروزیهای آنان بود.
حکومت اشکانیان به دست چه کسی پایان یافت؟
«اردشیر بابکان» با شکست «اردوان پنجم» به فرمانروایی اشکانیان خاتمه داد.