بازدید از قلعه الموت، معروف‌ترین قلعه حشاشین در ایران

بازدید از قلعه الموت، معروف‌ترین قلعه حشاشین در ایران
Rate this post
قلعه الموت
صخره بلندی که دژ الموت بر فراز آن نشسته است
آنچه در این صفحه می‌خوانید:
نمایش

سفر به قلعه الموت پر از شگفتی و روایت‌های تاریخی است. این دژ در میان رشته کوه‌های البرز پنهان شده و سده‌ها پناهگاه امنی برای ساماندهی مقاومت در برابر مهاجمان بوده است. دشواری راه و جایگاه ویژه جغرافیایی آن، قلعه را در گذشته از دید رهگذران دور نگه می‌داشت.

اگر به شمال شرقی قزوین بروید و از این دژ تاریخی دیدن کنید، نبوغ انتخاب موقعیت و شگردهای معماری آن را بهتر درمی‌یابید. قلعه الموت از مهم‌ترین جاهای دیدنی قزوین به شمار می‌آید.

مروری بر قلعه الموت

معماری قلعه الموت

در پیرامون قزوین، جایی که الموت قرار دارد، نزدیک به 20 دژ وابسته به اسماعیلیان شناسایی شده است. برخی از فرمانروایان محلی البرز هم این استحکامات را مقر خود می‌کردند. حسن صباح، رهبر نامدار اسماعیلیان در سده یازدهم میلادی، طرحی ریخت تا بدون درگیری مستقیم این قلعه را در اختیار بگیرد.

او سازنده نخستین قلعه نبود و بنای اولیه به روزگار پیش از مادها بازمی‌گردد. حسن صباح نخست به عنوان آموزگار به منطقه آمد، در میان اهل قصر یاورانی یافت و سپس با اتکا به آنان وارد دژ شد و از متصرفان پیشین خواست که آنجا را ترک کنند.

در ساخت قلعه از آجر، گچ، ساروج (گونه‌ای ملات سنتی ایرانی) و مواد مشابه بهره گرفته‌اند. دژ چهار طبقه در دل صخره دارد و چندین برجک دیده‌بانی برای اشراف کامل به دره پیرامون. وقتی بر فراز آن می‌ایستید، همه اطراف و دامنه زیر پایتان است. به همین دلیل نام «الموت» را بر آن نهاده‌اند؛ یعنی «آشیانه عقاب».

بهترین فصل بازدید از الموت

برای سفر به قلعه در بهار، اردیبهشت و خرداد بهترین انتخاب‌اند؛ در پاییز هم مهر و آبان. در این بازه‌ها نه از گرمای آزاردهنده خبری است و نه سرمای سخت، و احتمال بدی هوا کمتر خواهد بود.

بهار که راهی می‌شوید، پیچ و خم تپه‌های پوشیده از علف و چشم‌انداز مخملی دامنه‌ها شما را همراهی می‌کند و نور خورشید هم دلنشین است. اگر از شهرهایی با آلودگی هوا مانند تهران می‌آیید، قدر هوای پاک و مناظر چشمگیر مسیر را بیشتر می‌دانید.

چگونه خود را به دژ حشاشین برسانیم

استحکامات قلعه حسن صباح

راه رسیدن به قلعه الموت

امروز اگر از قزوین به سمت الموت بروید، حدود 120 کیلومتر در جاده‌ای کوهستانی با صدها پیچ طی می‌کنید. در مسیر با کوه‌هایی شگفت‌انگیز روبه‌رو می‌شوید و تصور می‌کنید گذشتگان چگونه از همین راه‌های سخت برای یافتن دژی که به آسانی دیده نمی‌شود عبور کرده‌اند.

زمستان‌های بسیار سرد منطقه هم نشان می‌دهد زندگی در چنین پناهگاه دورافتاده‌ای چه اندازه دشوار بوده است. همین ویژگی‌ها آن را به مخفیگاهی ایده‌آل برای طرح‌ریزی عملیات‌های ضربه و عقب‌نشینی بدل کرده بود.

پیش از روستای «گازرخان» از «معلم کلایه» می‌گذرید. از گازرخان تا پای کوه چند صد متر راه است و همان تنها مسیر ورودی قلعه به شمار می‌رود. جالب اینکه با وجود نزدیکی، تشخیص جای دقیق دژ ساده نیست؛ چون قلعه در دل صخره‌ای عظیم تراشیده شده که شبیه دیگر صخره‌های همان رشته‌کوه است.

برای دیدار از این یادگار تاریخی و آشنایی با بخشی جذاب از تاریخ ایران، می‌توانید با خودروی شخصی یا همراه با تورهای داخلی به الموت سفر کنید.

درباره فرقه اسماعیلیه

این شاخه از تشیع در منابع غربی با نام حشاشین شناخته می‌شود. خاستگاه آن ایران نبود و پیروانش پیش از ورود به ایران در سرزمین‌هایی مانند سوریه نیز حضور داشتند. حسن صباح که به باختر آسیا و شمال آفریقا سفر کرده بود، پس از آشنایی با این جریان، آن را در ایران سامان داد.

او پیش از گرویدن، سنیِ سختگیر بود و با شیعیان بحث می‌کرد. سفر به سوریه و مصر دیدگاهش را دگرگون ساخت و به اسماعیلیه پیوست. شرایط سیاسی ایران و وضعیت مردم زیر سلطه بیگانگان، او را به سازماندهی داوطلبان علیه سلجوقیان برانگیخت.

جنبش اسماعیلیه در ایران نمود مقاومت مردمی در برابر ستم سلجوقیان بود و کوشید با ایجاد ناامنی برای متجاوزان، نارضایتی مردم را به رخ بکشد؛ زمانی که گردآوردن ارتشی کلاسیک ممکن نبود.

از این رو ترور کارگزاران حکومتی راهی برای رساندن پیام اعتراض تلقی شد. برخلاف روایت‌هایی که انگیزه‌های افسانه‌ای مطرح می‌کنند، این کنش‌ها بیش از آنکه مذهبی باشد، ماهیتی سیاسی و واکنشی به اشغال داشت؛ هرچند فرهنگ شهادت در تشیع نیز بر فداکاری تاکید می‌کند.

نماهنگ قلعه الموت

نمایی از بقایای دژ افسانه‌ای الموت در قزوین

ویدیو برگرفته از صفحه: mcthir@

آدرس و موقعیت قلعه الموت

این دژ در ناحیه الموت قزوین و در شمال شرقی روستای گازرخان قرار دارد. فاصله آن تا تهران حدود 200 کیلومتر است؛ بخشی از مسیر بزرگراهی و بخشی کوهستانی است. در زیر موقعیت دقیق آن را می‌بینید:

پرسش‌های رایج درباره قلعه الموت

برای دریافت پاسخ دیگر سوال‌ها می‌توانید در بخش دیدگاه‌های همین مطلب با ما در ارتباط باشید. تلاش می‌کنیم در کوتاه‌ترین زمان پاسخگو باشیم.

چرا قلعه الموت را قلعه حشاشین می‌نامند؟

عنوان «حشاشین» بیشتر از سوی منابع غربی بر پیروان اسماعیلیه نهاده شد. آنان گمان می‌کردند این افراد پس از مصرف مواد، دست به ترورهای سیاسی می‌زنند. چون مرکز فعالیت این گروه در این دژ بود، لقب قلعه حشاشین نیز بر آن رایج شد.

چه شد که قلعه الموت ویران شد؟

در سال 1256 میلادی، به فرمان هلاکوخان مغول، قلعه به آتش کشیده شد. پس از آن، از این مکان گاه به عنوان تبعیدگاه و زندان استفاده می‌کردند.

معنای واژه «الموت» چیست؟

«الموت» در زبان محلی به معنای «آشیانه عقاب» تعبیر می‌شود.

دلیل شهرت قلعه به تسخیرناپذیری چه بود؟

این دژ تنها یک ورودی داشت و پیرامون آن پرتگاه‌های عمیق قرار گرفته بود که نفوذ از دیگر جهات را ناممکن می‌ساخت. حتی پس از ویرانی مغولان نیز به سبب صعب‌العبور بودن، به عنوان محل تبعید و زندان به کار می‌رفت.

بازنشر از منبع اصلی؛ وبسایت دستی بر ایران:

Rate this post

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هفده + 9 =