هنر خطاطی ایرانی (خوشنویسی)؛ ثبت جهانی آن

Rate this post
خطاطی ایرانی

وقتی واژه‌ها جامه‌ای آراسته بر تن می‌کنند، هنر خطاطی ایرانی جلوه‌گر می‌شود؛ هنری ریشه‌دار و از دل فرهنگ ایرانی که بر بستری از معنویت و ذوق زیبایی‌شناختی قد کشیده است. خوشنویسی تنها ابزار نوشتن نیست؛ زبانی برای بیان روح و اندیشه ایرانی است. در قرآن کریم نیز بر شأن قلم و نوشتار تأکید شده و همین نکته، منزلت خوشنویسی را در فرهنگ اسلامی استوار ساخته است.

ایران با پرورش نامداران این عرصه، سهمی یکتا در تکامل این هنر دستی داشته است. شیوه‌هایی چون نسخ، ثلث، نستعلیق و شکسته‌نستعلیق هر کدام روایت خلاقیت ایرانی در پیوند ایمان و زیبایی‌اند.

این میراث دیرپا امروز در فهرست آثار ایران در یونسکو جای دارد و همچنان به‌عنوان هنری زنده در متن زندگی ایرانیان جاری است. اگر دنبال آشنایی با تاریخچه، مکاتب خوشنویسی ایرانی و نمونه‌های شاخص آن هستید، با این نوشته از دستی بر ایران همراه شوید.

خوشنویسی ایرانی صرفاً نوشتن نیست؛ هم‌آوایی معنا و صورت است، جایی که واژه به تصویر تبدیل می‌شود.

هانس هولاین (منتقد هنر)

محتوای این صفحه:
نمایش

دگرگونی تاریخی هنر خطاطی در ایران

زمانی که امام نخست شیعیان، علی‌بن‌ابی‌طالب(ع)، کوفه را مرکز خلافت قرار داد، مسلمانان را به کتابت قرآن ترغیب کرد. از آن پس شیوه‌ی نوشتار آن روزگار در سرزمین‌های اسلامی رواج یافت و «خط کوفی» نام گرفت. در ایرانِ دوران پس از اسلام، خطاطی با اقتباس از همین خط گسترش یافت و سپس هنرمندان ایرانی با خلاقیت خویش، دگرگونی‌هایی در آن پدید آوردند و گونه‌ای ایرانی از کوفی را صورت‌بندی کردند.

در عصر سامانیان، گونه‌ای تازه و متمایز از کوفی معرفی شد که با نقش‌های گیاهی، پیچک‌ها و آرایه‌های تزئینی شناخته می‌شد. این خط از دست‌نوشته‌ها و کتیبه‌های معماری الهام می‌گرفت و باید افزود که کتیبه‌نگاری بر بناها نقشی جدی در تحول خطاطی در ایران و پیرامون آن ایفا کرده است.

بناهای فراوانی در سراسر کشور با هنر خطاطی ایرانی در شیوه‌های گوناگون آراسته شده‌اند. شیوه‌های کوفی، ثلث و نسخ، هر یک به‌صورتی چشم‌نواز کتیبه‌ها را می‌آراستند.

برخی از درخشان‌ترین نمونه‌ها روی سفالینه‌ها، آثار فلزی و حتی بر جامه‌های ابریشمی و مخملی دیده می‌شود. کهن‌ترین شیوه‌های خطاطی بر سکه‌های زر و سیم و نیز بر مهرهای عقیق اجرا می‌شد؛ اغلب با کوفیِ مسطح و گل‌دار.

در اواخر روزگار غزنویان، موج ایران‌دوستی در برخی دست‌نویس‌های فارسی با وزن و آهنگ شاهنامه‌ی فردوسی در غزنی بازتاب یافت.

اثرگذاری استادان ایرانی بر بالندگی خوشنویسی

شاهنامه بایسنقری، هنر خطاطی ایرانی
برگی از شاهنامه بایسنقری، نمود اوج هنر خطاطی ایرانی

در بزنگاه‌های گوناگون تاریخی، استادان بسیاری به اعتلای این هنر مدد رسانده‌اند. در سده‌ی دهم هجری، استادی شیرازی شش شیوه‌ی متمایز از کوفی را صورت‌بندی کرد.

حدود یک قرن بعد، قواعد آموزشی، تناسب کلمات و حدود حروف تدوین شد و خط «ریحان» توسط خوشنویسان ایرانی دیگر پرورانده شد. در مرحله‌ای دیگر، استادی در ثلث و نسخ شاگردانی نامدار پرورد؛ یکی از آنان بناهای پرشماری را در عراق با خطاطی آراست. وی ۳۳ قرآن را در سده‌های سیزدهم و چهاردهم میلادی کتابت کرد که امروز در موزه‌های ایران و اروپا نگهداری می‌شوند.

نوادگان تیمور نیز به شکوفایی این هنر کمک کردند. از آثار برجسته‌ی آن دوره، قرآنی با ابعاد ۶۵×۵۴ سانتی‌متر است که حروف آن با زر نگاشته شده. دربار تیموریان از کتابت متون غیردینی همچون شاهنامه نیز پشتیبانی کرد و شاهنامه‌ی نامدار بایسنقری در همان روزگار در هرات به دست نگارش درآمد. دربار هرات خوشنویسان دیگری نیز داشت که آثارشان هنوز در قالب نسخه‌ها و دست‌نوشته‌ها در موزه‌ها دیده می‌شود.

در همان عصر، شیوه‌ای ویژه به نام «تعلیق» (به‌معنای معلق‌بودن) پدید آمد و سپس با آمیزش تعلیق و نسخ، «نستعلیق» جان گرفت. هرچند رقبایی پیدا شد و حتی در برهه‌هایی گوی سبقت را ربودند، اما این شیوه زنده ماند و گسترش یافت.

بد نیست بدانیم بسیاری از هنرمندان راهی جز خدمت در دربار زمانه نداشتند و خود به این ناگزیری اشاره کرده‌اند.

بعدها در روزگار تیموریان، بسیاری از خوشنویسان از هرات به تبریز، قزوین و اصفهان کوچ کردند. این جابه‌جایی سبب شد پادشاهان صفوی دلبستگی بیشتری به این هنر نشان دهند. «میرعماد قزوینی»، نامدارترین استاد نستعلیق، آثاری چون کتابت شاهنامه‌ی فردوسی و اشعار جامی را در عهد صفوی نوشت که امروز به‌صورت نسخه‌های خطی باقی است.

نستعلیقِ ایرانی در داخل و در سرزمین‌های متأثر از فرهنگ ایران مانند ترکیه و هند، دوستداران بسیار یافت. سپس شاخه‌ی «شکسته‌نستعلیق» از دل آن زاده شد و در هند محبوبیت فراوانی کسب کرد. ظرافت‌های بصری و ابهامِ چشم‌نواز این خط، نگاه‌ها را مسحور می‌کند.

در کنار این‌ها، شیوه‌های تزئینی دیگری نیز وجود دارد؛ برای نمونه، نوشتن مفاهیم دینی به صورت تصویرِ شیر، اسب، پرنده یا پیکر انسان با قلم ثلث.

پویش‌های نو و تجربه‌گری در خط ایرانی

خطاطی ایرانی، سیاه مشق
سیاه‌مشق میرحسین ترک

در سده‌ی شانزدهم میلادی، شاخه‌ای نو به نام «قِطّاعی» یا «کاغذبری» پدید شد که گونه‌ی کامل آن آمیزه‌ای از خطاطی، زراندود کردن، حاشیه‌آرایی و ضمیمه‌سازی بود. افزودن نگارگری‌ها، گل‌وبوته‌ها و اسلیمی‌ها به شیوه‌هایی چون نسخ و نستعلیق، سبکی نو به نام «گُلزار» آفرید.

«مُسَوَّده» یا سیاه‌مشق، در کنار شاخه‌های هم‌خانواده، از دل آمیختن خلاقانه‌ی واژگان، نقوش و شیوه‌ها شکل گرفت. دامنه‌ی تجربه حتی به سطوحی چون سکه و مُهر، پارچه‌های ابریشمی و تابلوهای فرش کشیده شد.

بی‌تردید، هنر خطاطی ایرانی در حوزه‌های گوناگون فرهنگ، به‌ویژه شعر و ادبیات فارسی، جان‌بخش بوده است. خوشنویسی سنتی در ایران و پهنه‌ی فرهنگ ایرانی همچنان زنده و پویاست.

هنوز نیز خوشنویسان برجسته‌ی ایرانی با آفرینش شیوه‌ها و گرایش‌های نو، از سنت عبور می‌کنند و نگاه مخاطبان را ـ چه فارسی‌خوان و چه ناآشنا به خط ـ مجذوب می‌سازند.

ثبت جهانی «برنامه ملی پاسداری از خوشنویسی در ایران»

در روزگار چاپ و تایپ، همان خوانایی معمول برای بسیاری بسنده است و متأسفانه توجه به ظرافت‌های خطاطی حتی در داخل کشور رو به کاستی گذاشته است. نسل‌های تازه نیز کمتر به تحسین این هنر می‌پردازند.

در دهه‌ی ۱۳۶۰، با همکاری نهادهای خصوصی و عمومی، برنامه‌هایی برای ترویج علاقه‌مندی به خوشنویسی سامان یافت؛ از انتشار کتاب و جزوه گرفته تا برپایی نمایشگاه‌ها. «انجمن خوشنویسان ایران» نیز نقشی محوری داشت و پاسداشت خوشنویسی را به سطح یک برنامه‌ی ملی رساند.

در پی این کوشش‌ها، یونسکو در سال ۱۴۰۰ «هنر خطاطی ایرانی» و «برنامه‌ی ملی پاسداری از هنر سنتی خوشنویسی در ایران» را در فهرست میراث ناملموس جهانی به ثبت رساند.

پرسش‌های پرتکرار درباره خوشنویسی و خطاطی ایرانی

اگر پاسخ خود را اینجا نیافتید، در بخش دیدگاه‌های انتهای همین پست بنویسید؛ حتماً پاسخ می‌دهیم.

آغاز خوشنویسی در ایران به چه دوره‌ای بازمی‌گردد؟

🧾 روایت اسطوره‌ایِ پیدایش خط در ایران شناخته‌شده است؛ با این‌همه از حدود پنج‌هزار سال پیش، عیلامیان از خط میخی بهره می‌بردند. بنا بر شاهنامه‌ی فردوسی، دیوان برای رهایی از بند، نوشتن را به تهمورث آموختند. پس از ورود اسلام، کتابت متون دینی و ادبی رونق گرفت و خوشنویسی بالید.

نامدارترین خوشنویس ایرانی چه کسی است؟

✒️ «میرعماد حسنی قزوینی» مشهورترین خوشنویس ایرانی است. چیرگی او در نستعلیق چنان بود که به «خط میر» شهرت یافت؛ کنایه از خطی به زیبایی دستِ میرعماد.

چه کسی به‌عنوان پدر خوشنویسی ایران شناخته می‌شود؟

🧑‍🎨 استاد «غلامحسین امیرخانی» در روزگار معاصر به «پدر خوشنویسی ایران» شهره است.

دلیل هنری‌بودن خوشنویسی چیست؟

🖼️ هر خوشنویس با حرکت قلم، ترکیب‌بندی، نسبت‌سنجی و بهره‌گیری از فضای خالی، ذوق و نگاه یگانه‌ی خود را آشکار می‌کند؛ همین کیفیت، آن را به هنر بدل می‌سازد.

آیا خوشنویسی ایرانی فقط در ایران رواج دارد؟

🌐 مرزهای خوشنویسی ایرانی از ایران فراتر رفته؛ در آسیای میانه، افغانستان و شبه‌قاره‌ی هند ـ سرزمین‌های متاثر از فرهنگ ایرانی ـ نیز رواج و نفوذ داشته است.

این مطلب با ارجاع به منبع اصلی در «دستی بر ایران» بازنشر شده است:
Rate this post

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیست − 4 =