هنر موزاییک کاری سنتی؛ تاریخچه، آموزش و کاربردهای معاصر

موزاییک کاری هنری است که گذر قرنها نتوانسته در برابرش قد علم کند. هر ریزهسنگ یا تکه شیشهای که در قالب موزاییک در معماری ایرانی به کار رفته، نشانی از حوصله، نظم و خلاقیت هنرمندانی است که از دل خاک و سنگ، تصویری ماندگار از زیبایی میسازند.
از کاخها و نیایشگاههای کهن گرفته تا دیوارهای شهرهای تاریخی و حتی سازههای معاصر، جای پای این هنر دستی دیده میشود؛ هنری که از بیشاپور ساسانی تا ساختمانهای امروزی ایران، نهتنها فراموش نشده، بلکه هر دوره لباسی تازه بر تن کرده و بازآفرینی شده است.
موزاییک کاری سنتی فقط نقش و نگاری بر دیوار نیست؛ روایتی است از پیوند زیبایی، مفهوم و ماندگاری که در این نوشته، از گذشته تا امروز و افقهای آیندهی آن را مرور میکنیم.
در موزاییککاری ایرانی، هیچ جزء کوچکی بینقش نیست؛ هر تکه، بخشی از کل است و همین نگاه است که از کنار هم آمدن اجزا، تصویری یگانه میآفریند.
-محسن مقدم (مورخ هنر و استاد دانشگاه تهران)
نمایش
موزاییککاری؛ این هنر چیست و چرا ماندگار شده است؟

موزاییککاری سنتی شیوهای از آفرینش تصویر است که در آن، قطعات کوچک و رنگارنگی که از سنگ، شیشه، سفال یا چوب ساخته شدهاند، در کنار هم قرار میگیرند.
این ریزقطعات که در زبان لاتین تسره (Tessera) نامیده میشوند، با چیدمانی حسابشده و دقیق کنار یکدیگر نشسته و در نهایت، سطحی منسجم و چشمگیر را میآفرینند. گاهی نتیجهی کار به نقاشی شباهت دارد، اما در واقع از نظم هندسی و ظرافت کار دست شکل گرفته است.
در لغتنامه دهخدا، موزاییک مجموعهای از مکعبهای کوچک رنگی از مرمر یا اسمالت (Smalt) تعریف شده که درون لایهای از سیمان جای میگیرند و طرحهای متنوعی را بهوجود میآورند. این شیوه در طول تاریخ، از میانرودان تا ایران و روم باستان، از مهمترین روشهای آراستن دیوارها، کفها و طاقها به شمار میرفته است.
در زبان فارسی معادل دقیقی برای واژهی موزاییک جا نیفتاده است؛ گاه از واژه عربی معرق استفاده میشود که از نظر مفهوم تا حدی نزدیک است، اما باید توجه داشت که معرق کاشی هرچند شباهتهایی با موزاییککاری دارد، بهدلیل تفاوت در مصالح و شیوه اجرا، دقیقاً با آن یکسان نیست و نمیتوان این دو اصطلاح را بهطور کامل به جای هم به کار برد.
برتری مهم موزاییک، در دوام استثنایی و جلوه بصری متنوع آن است. برخلاف نقاشی که رنگ روی سطحی صاف قرار میگیرد، در موزاییککاری رنگ از دل خود ماده بیرون میآید. به همین دلیل، در برابر فرسایش، رطوبت و گذر زمان، همچنان زنده و درخشان باقی میماند.
چطور یک اثر موزاییککاری سنتی شکل میگیرد؟

این هنر با کنار هم نشاندن قطعات ریز سنگ، شیشه، سفال یا چوب روی بستری از ملات شکل میگیرد و هر جزء باید در جای درست خود قرار بگیرد تا در نهایت، طرحی هماهنگ و چشمنواز پدید آید. موزاییککاران معمولاً ابتدا نقشه یا طرح کلی را روی کاغذ آماده میکنند و سپس تسرههای رنگی را بر اساس آن، با دقتی در حد میلیمتر میچینند.
این روند میتواند کاملاً دستی، با کمک قالب، یا ترکیبی از هر دو باشد و در همهی شیوهها، هماهنگی رنگها و زاویه قرارگیری قطعات، نقش تعیینکنندهای دارد.
مصالح پایه و ابزار کار در هنر موزائیککاری
در موزاییککاری سنتی، جنس مصالح، هم بر جلوهی تزیینی اثر اثر میگذارد و هم بر استحکام و عمر آن. رایجترین مواد و ابزار مورد استفاده عبارتاند از:
- سنگ و مرمر: بسیار مقاوم، براق و مناسب برای کفپوشها و فضاهای بیرونی.
- سفال و کاشی لعابدار: پرکاربرد در معماری ایرانی، بهخصوص در بناهای مذهبی و فضاهای آیینی.
- شیشه و اسمالت (Smalt): شیشههای رنگی با درخشندگی زیاد که در آثار تاریخی بیزانس و برخی نمونههای ایرانی بهوفور دیده میشوند.
- چوب و فلز: در آثار تلفیقی و خاص، برای ایجاد بافت و عمق بیشتر در طرح به کار میروند.
- ملات یا ساروج: ترکیبی از آهک، خاک رس و گاهی کاه که نقش چسبندهی اصلی و بستر نگهدارنده قطعات را بر عهده دارد.
ابزارهای لازم برای موزاییککاری نیز شامل انبرهای مخصوص برش، چکشهای ظریف، کاردک، خطکش و سینیهای چیدمان است که به مرتبسازی و انتقال قطعات کمک میکنند.
متدهای اجرای عملی موزائیککاری

اجرای موزاییک معمولاً به دو روش اصلی انجام میشود که هرکدام کاربردها و ویژگیهای خاصی دارند:
۱. روش مستقیم
در این شیوه، هنرمند تسرهها را مستقیماً روی سطح نهایی (دیوار، کف یا بستر تابلو) میچسباند. این روش، قدیمیترین شکل موزاییککاری دستی به شمار میرود و به مهارت بالا، تمرکز و سرعت عمل نیاز دارد. مزیت آن، امکان مشاهده روند شکلگیری طرح در لحظه و کنترل دقیق جزئیات است. این روش بیشتر برای سطوح کوچکتر و نقوش پرجزئیات استفاده میشود.
۲. روش غیرمستقیم
در این روش، ابتدا قطعات موزاییک بهصورت وارونه روی سطحی موقت مانند پارچه یا کاغذ چسبانده میشوند و سپس مجموعهی کامل به محل اصلی منتقل و روی بستر نهایی نصب میشود. این شیوه برای پروژههای بزرگ، بهخصوص کفپوشها و نماهای وسیع، بسیار کارآمد است؛ زیرا امکان اجرای همزمان در کارگاه و نصب سریعتر در محل را فراهم میکند.
در هر دو روش، پس از جایگیری تسرهها، سطح کار با ملات نهایی (دوغاب) پوشانده میشود تا فواصل پر شده و سطح یکنواخت و مستحکم گردد. بعد از خشکشدن کامل، سطح موزاییک پاکسازی، پرداخت و در صورت نیاز با روغن یا موم طبیعی براق میشود تا رنگها جلوه بیشتری پیدا کنند.
روشهای مراقبت و نگهداری از سطوح موزاییکی
برای آنکه آثار موزاییککاری سنتی سالهای طولانی سالم و زیبا باقی بمانند، رعایت چند نکته ساده اما مهم کافی است:
- سطح موزاییک را با دستمالی نرم و کمی مرطوب تمیز کنید و از مواد شوینده اسیدی یا ساینده پرهیز کنید؛ این مواد ممکن است لعاب و رنگ تسرهها را تخریب کنند.
- رطوبت بالا میتواند باعث سستشدن ملات و جدا شدن قطعات شود؛ بنابراین، در فضاهای مرطوب باید تهویه مناسب و عایقبندی درست در نظر گرفته شود.
- اگر قطعهای ترک خورد یا جدا شد، بهترین کار این است که مرمت توسط فرد متخصص و با ملات و مصالح همجنس انجام شود تا ظاهر و استحکام کلی اثر آسیب نبیند.
- برای موزاییکهای تزئینی داخل خانه، بهتر است از تابش شدید و مستقیم نور خورشید و قرار دادن اجسام بسیار سنگین روی آنها خودداری کنید و هر چند سال یکبار سطح کار را با روغن یا موم طبیعی جلا دهید.
سیر تحول موزاییککاری در تاریخ جهان
سنت ساخت موزاییک از زمانی آغاز شد که انسان جایگاه سفالگری و خلق نقشهای رنگی را شناخت. از همان دورههای اولیه، دانههای رنگی، سنگریزهها و اشیای کوچک تزئینی برای آراستن دیوارها، ستونها و کفپوشها به کار گرفته شدند. در ادامه، مسیر تکامل این هنر را از نخستین نمونههای آن در میانرودان تا دوران اوج آن در یونان، روم و بیزانس مرور میکنیم و میبینیم که چگونه از یک تزیین ساده به بیانی هنری، نمادین و معماری تبدیل شده است.
نخستین ردپاهای شناختهشده از موزائیککاری

نخستین نمونهی شناختهشده از موزاییککاری که تا امروز کشف شده، به معبدی در سرزمین میانرودان و حدود چهار هزار سال پیش بازمیگردد. این موزاییک، ستونهای مدور شهر «اور» را میآراسته و امروزه در موزه پرگامون برلین بازسازی و در معرض دید قرار دارد.
در معابد «العبید» و دیگر شهرهای مهم تمدن سومر نیز آثاری از موزاییک دیده شده است؛ هرچند آثار شناساییشده به همین نمونهها محدود نمیشود و هنوز هم احتمال کشف نمونههای تازه وجود دارد.
بابلیان نیز با توسعهی استفاده از لعابهای رنگی، شیوهای تازه در موزاییککاری با سفالهای لعابدار ایجاد کردند. آنها با ترکیب نقشبرجسته و لعاب، سطوح وسیع را پوشش میدادند. دروازهی معروف «ایشتار» در شهر بابل، نمونهای شاخص از این رویکرد است؛ دیوارهای بیرونی و راهروی پشت آن با آجرهای لعابدار و نقشبرجستههایی از شیر، موجودات اسطورهای و گلهای لوتوس (نیلوفرآبی) پوشیده شده است.
اوجگیری موزاییککاری در تمدنهای کهن: میانرودان تا روم و بیزانس

یونانیان هنر موزاییک را از میانرودان الهام گرفتند و آن را به سطحی هنری و پیچیده رساندند. آنها با استفاده از سنگریزههای کوچک، تصاویری از طبیعت، اسطورهها و صحنههای زندگی روزمره انسانها خلق میکردند. پس از آن، رومیها این هنر را در سراسر امپراتوری خود گسترش دادند و با تکیه بر تسرههای بسیار ریز سنگی و شیشهای، کفپوشهایی ماندگار و ظریف پدید آوردند. آثار رومی علاوه بر نقوش هندسی، شامل صحنههایی واقعگرایانه نیز بودند.
در دوره بیزانس، موزاییککاری به اوج تازهای رسید. شیشههای رنگی با زمینههای طلایی جایگزین بسیاری از سنگها شدند و فضای داخلی کلیساها را غرق نور و رنگ کردند. در این دوره، موزاییک نه فقط برای تزیین، بلکه به عنوان رسانهای برای بیان روایتهای دینی و اسطورهای به کار میرفت و دیوارها و گنبدها را به صفحهای برای قصهگویی بصری تبدیل میکرد.
جایگاه موزاییککاری از قرون میانه تا دوره رنسانس

در سدههای میانی، بسیاری از کلیساها، قصرها و بناهای مهم با صحنههایی از کتاب مقدس، قدیسان و اسطورهها پوشانده شدند. در این دوره، موزاییکهای رنگارنگ در موارد بسیاری جایگزین نقاشی دیواری شدند و به دلیل دوام بالاتر، بیش از نقاشیها ماندگار ماندند.
با آغاز رنسانس، هنرمندان ایتالیایی این هنر کهن را با دانش تازهی پرسپکتیو و شناخت آناتومی انسان درآمیختند. در شهرهایی چون ونیز و راونا، موزاییککاران تلاش کردند جزئیات چهرهها، لباسها و مناظر طبیعی را با دقتی مثالزدنی بازنمایی کنند. این دوره را میتوان زمان گذار از صرفاً تزئین سطوح به بیانی هنری و انسانی در موزاییک دانست.
پیشینه و گسترش موزائیککاری سنتی در ایران

ایران یکی از قدیمیترین خاستگاههای هنر موزاییککاری در جهان به شمار میآید. یافتههای باستانشناسی نشان میدهد که ایرانیان هزاران سال پیش با کنار هم گذاشتن قطعات صدف، سنگ، عاج و سفال، سطوحی تزئینی میآفریدند که بسیار به موزاییکهای امروزی شباهت داشتند. این آثار همزمان نقش تزیینی و نمادین داشتند و بازتابی از باورهای دینی، آیینها و شکوه معماری ایرانی بودند.
قدیمیترین نمونهی شناختهشده از موزاییککاری سنتی ایران به دوره ایلامی و مجموعهی زیگورات چغازنبیل مربوط میشود. در این محوطه، قطعات ریز عاج و سنگهای رنگی برای آراستن تختها و دیوارهها به کار رفتهاند. یکی از شاخصترین نقشها، تصویر «خدای بالدار» و درخت زندگی است که یادآور نمادهای مذهبی میانرودان نیز هست.
در دورهی هخامنشیان، هرچند موزاییک به شکل امروزینش هنوز بهطور کامل شکل نگرفته بود، اما در کاخهای داریوش در شوش از آجرهای لعابدار رنگی برای خلق نقوش برجسته و هندسی استفاده شد؛ رویکردی که از نظر ترکیب رنگ و نظم چیدمان، با اصول موزاییککاری قرابت دارد.
در حفاریهای شوش همچنین کفهایی کشف شده که با قلوهسنگهای رنگی در ملات جای گرفتهاند؛ این نمونهها را میتوان نخستین تلاشهای ایرانیان برای ساخت کفپوشهای موزاییکی دانست. رنگهای سفید، سیاه، صورتی و قرمز در آنها دیده میشود و نقشهایی الهامگرفته از حیوانات و گلها را تداعی میکنند.

با شکوفا شدن هنر در دوره ساسانیان، موزاییککاری ایرانی به نقطه اوج تازهای رسید. در این دوران، هنرمندان با بهرهگیری از سنگهای رنگی کوچک و کاملاً تراشخورده، تصاویری پویا و زنده خلق کردند. کاخ بیشاپور در استان فارس یکی از مهمترین نمونههاست؛ جایی که کف تالارها با صحنههایی از زنان نوازنده، پرندگان، نقوش گیاهی و طرحهای اسلیمی پوشیده شده است. این آثار با قطعات سنگی حدود نیم سانتیمتری ساخته شدهاند و از نظر ظرافت اجرا و هماهنگی رنگ، توان رقابت با بهترین نمونههای رومی و بیزانسی را دارند.
گزارشها و مطالعات باستانشناس فرانسوی، رومن گریشمن، جزئیات بسیاری از این موزاییکها در بیشاپور و فیروزآباد را روشن کرده است؛ از جمله تالار چلیپاشکل و ایوان موزاییکی غربی که با صحنههای موسیقی، رقص و نقشهای گیاهی تزئین شدهاند.
در دورههای پس از اسلام، موزاییککاری در ایران با هنر کاشیکاری و معرق درآمیخت و صورتی تازه یافت. بهجای استفاده از سنگ و صدف، کاشیهای لعابدار ریز و رنگارنگ وارد میدان شدند و نقشهای هندسی، اسلیمی و کتیبهها را شکل دادند. به این ترتیب، روح موزاییک در قالب کاشی معرق و معقلی ادامه حیات داد و در مساجد، آرامگاهها و مدارس تاریخی، خود را به نمایش گذاشت.
نمونههای برجسته و ماندگار موزاییککاری ایرانی
| اثر شاخص | موقعیت | ویژگیهای برجسته | دوره تاریخی |
| زیگورات چغازنبیل | خوزستان | استفاده از قطعات عاج و سنگهای رنگی، نقش خدای بالدار و درخت زندگی | ایلامی (پیش از تاریخ) |
| کاخ داریوش در شوش | خوزستان | آجرهای لعابدار با رنگهای متنوع و نقوش برجسته؛ از نخستین ترکیببندیهای موزاییکی | هخامنشی |
| آثار محدود و پراکنده | فارس و بینالنهرین | شواهدی اندک از بهکارگیری سنگهای رنگی در کفسازی و سطوح تزئینی | دورههای میانی (پارتی و سلوکی) |
| کاخ بیشاپور | فارس | موزاییکهای کف تالار با تصویر زن نوازنده، گیاهان، پرندگان و حیوانات؛ با دقت و ظرافت بسیار زیاد | ساسانی |
| کاخ فیروزآباد | فارس | موزاییکهای هندسی با رنگهای متنوع و بهرهگیری از ترکیبات معدنی | ساسانی |
| مساجد و بناهای صفوی اصفهان و کاشان | اصفهان، کاشان | تداوم سنت موزاییک در قالب کاشی معرق و معقلی؛ استفاده پررنگ از فیروزهای و لاجوردی در طرحهای هندسی | پس از اسلام |
چهره تازه موزائیککاری در دنیای امروز
در دوران معاصر، موزاییک از یک تزیین سنتی فراتر رفته و به ابزاری پویا برای طراحی شهری، هنر معاصر و دکوراسیون داخلی تبدیل شده است.
از قرن نوزدهم به بعد، با ظهور مصالح صنعتی، چسبهای مقاوم و فناوریهای نو، امکان اجرای موزاییک در ابعاد بسیار بزرگتر فراهم شد. در اروپا، آثار هنرمندانی همچون آنتونی گائودی در پارک گوئل بارسلونا، تعریفی تازه از پیوند موزاییک با معماری نوآورانه ارائه داد.

در قرن بیستم، همزمان با شکلگیری مکتب باهاوس و جریانهای هنر مدرن، موزاییککاری جایگاه تازهای در طراحی پیدا کرد؛ از دیوارهای داخلی ساختمانها تا نماهای شهری، ایستگاههای مترو و فضاهای عمومی. امروزه این هنر تنها برای آراستن فضا نیست، بلکه ابزاری برای بازتاب دادن مفاهیم اجتماعی، فرهنگی و محیطزیستی نیز محسوب میشود.
نمونه پروژههای جهانیِ شاخص در عرصه موزاییککاری

در قرن بیستویکم، موزاییککاری مرزهای جغرافیایی و فرهنگی را پشت سر گذاشته و به زبانی مشترک برای آفرینش فضاهای عمومی بدل شده است.
در کلانشهرهایی مانند نیویورک، پاریس، استانبول و توکیو، هنرمندان با ترکیب فناوریهای نوین و مصالح بازیافتی، آثار عظیم موزاییکی را در ایستگاههای مترو، پارکها و دیوارهای شهری خلق کردهاند که بخشی از هویت بصری آن شهرها به حساب میآیند.
در ایران نیز طی سالهای اخیر، پروژههایی برای احیای موزاییککاری سنتی در فضاهای شهری در جریان است؛ بهویژه در شهرهایی چون شیراز، اصفهان و تبریز که سابقهی طولانی در هنر کاشیکاری و معرق دارند.
آیندهی موزاییککاری؛ از پایداری محیطزیست تا چاپ سهبعدی

هنر موزاییک در عصر فناوریهای نو، مسیری تازه میان سنت و نوآوری گشوده است. امروزه هنرمندان با تکیه بر چاپ سهبعدی، نرمافزارهای طراحی دیجیتال و بهرهگیری از مصالح بازیافتی، آثاری خلق میکنند که هم یادآور شکوه گذشتهاند و هم پاسخگوی نیازهای زیباییشناختی معماری معاصر.
در بسیاری از پروژههای امروز، مخصوصاً در حوزه طراحی شهری پایدار، از شیشههای بازیافتی، سرامیکهای دوستدار محیطزیست و حتی رزینهای هوشمند برای ساخت موزاییکهایی مقاوم و سازگار با طبیعت استفاده میشود. این رویکرد نشان میدهد که موزاییککاری دیگر فقط یادگاری تاریخی نیست؛ بلکه رسانهای خلاق برای بازتعریف رابطهی هنر، فناوری و پایداری محیطزیست بهشمار میرود.

بهنظر میرسد آیندهی موزاییککاری، نه در گسست از سنت، بلکه در ادامه خلاقانه و هوشمندانهی آن رقم میخورد؛ جایی که دست هنرمند، ایده طراح و توان فناوری در کنار هم، چهرهای تازه از یکی از دیرینهترین هنرهای جهان میآفرینند.
هنر موزاییککاری؛ آئینهای از نبوغ و سلیقه ایرانی
اگر مجذوب پیوند زیبایی و مفهوم در معماری هستید، جهان موزاییککاری یکی از جذابترین راهها برای لمس روح هنر ایرانی است. در کنار آشنایی با این هنر، بد نیست نگاهی هم به دیگر مطالب مرتبط با معماری و هنرهای دستی در «دستی بر ایران» بیندازید.
هر قطعه از این هنرها، تکهای از هویت فرهنگی ماست و با شناخت، حمایت و پاسداشت آنها میتوانیم در حفظ و تداوم میراث نیاکانمان سهیم شویم.
سوالات پرتکرار درباره موزاییککاری سنتی ایران
در این بخش، به رایجترین سوالات دربارهی موزاییککاری سنتی در ایران پاسخ دادهایم. اگر پرسش دیگری در ذهن دارید، میتوانید آن را در قسمت دیدگاههای همین مطلب برای ما بنویسید تا در ادامه به آن پرداخته شود.
قدیمیترین نمونه ثبتشده موزاییککاری در کدام منطقه پیدا شده است؟
🏺کهنترین نمونه شناختهشده از موزاییککاری جهان، در کاوشهای باستانشناسی شهر اور در سرزمین میانرودان (بینالنهرین) شناسایی شده است.
از چه دورهای میتوان از رواج موزاییککاری در ایران سخن گفت؟
⏳نمونههای برجسته موزاییککاری از دوران ساسانی در کاخها و تالارهای بیشاپور دیده میشود؛ با این حال، ریشه این هنر در ایران به دورههای بسیار کهنتر، از جمله ایلامی و هخامنشی، بازمیگردد.
ایوان مشهور موزاییکی ساسانی در کدام محوطه تاریخی دیده میشود؟
🏛️ایوان موزاییکی غربی در مجموعه کاخ بیشاپور، واقع در استان فارس، از جلوههای شاخص معماری ساسانی است که کف آن با نقوش گل و گیاه و طرحهای هندسی مزین شده است.
موزاییککاری در معماری اسلامی چه تفاوتهایی با نمونههای رومی دارد؟
🖌️در موزاییککاری رومی از سنگها و شیشههای رنگی برای خلق صحنههای انسانی، اسطورهای و واقعگرایانه استفاده میشد؛ اما در معماری اسلامی، کاشیهای رنگی با تأکید بر نقوش هندسی، اسلیمی و نوشتارهای قرآنی جایگزین آن نوع تصویرپردازی شدند.
چه تفاوتهای اساسی میان موزاییککاری سنتی و کاشیکاری وجود دارد؟
🪨در کاشیکاری، طرح و نقش روی سطح کاشی آماده نقش میبندد و سپس کاشی در کنار سایر قطعات نصب میشود؛ اما در موزاییککاری، تصویر نهایی با کنار هم نشاندن قطعات کوچک سنگ، شیشه یا تکههای ریز کاشی شکل میگیرد.
برای ساختن موزاییک معمولاً از چه نوع مصالحی استفاده میکنند؟
🛠️برای ساخت موزاییک میتوان از سنگهای طبیعی، شیشههای رنگی، سفال، مرمر، سرامیک، و در برخی موارد از چوب و فلز بهره گرفت.
مراحل اصلی ساخت و اجرای یک موزاییک چگونه است؟
🔹ابتدا قطعات کوچک در اندازهها و رنگهای مختلف بریده میشوند، سپس بر اساس طرح از پیش طراحیشده، روی بستری از ملات یا سیمان چیده شده و پس از دوغابریزی و پرداخت، نقش یا تصویر مورد نظر شکل میگیرد.
کدام شهرهای ایران بیشتر با سنت موزاییککاری شناخته میشوند؟
🗺️شهرهایی مانند اصفهان، شیراز، کرمان و کاشان از مهمترین مراکز تاریخی هنر موزاییککاری و کاشیکاری در ایران بهشمار میآیند.
جایگاه موزاییککاری در معماری و طراحی معاصر ایران چگونه است؟
🏡بله، در بسیاری از بناهای مرمتی، مساجد امروزی و حتی در طراحی دکوراسیون داخلی و نمای بعضی ساختمانهای جدید از طرحها و تکنیکهای الهامگرفته از موزاییککاری سنتی استفاده میشود.
شناختهشدهترین نقشها و طرحهای موزاییک ایرانی چیست؟
🌸نقوش گل و بوته، طرحهای هندسی ستارهای، شمسه، اسلیمیها، و تصویر حیوانات و موجودات اسطورهای از پرکاربردترین الگوها در موزاییککاری ایرانی هستند.
تفاوتهای کلیدی بین هنر موزاییککاری و معرق در چیست؟
🎭در هنر معرق، قطعات نسبتاً بزرگتر و دقیقتری از کاشی، چوب یا فلز برش میخورند و در کنار هم قرار میگیرند، در حالی که موزاییککاری بر پایه تکههای کوچکتر و متعدد با تنوع رنگی بالا استوار است.
در گذشته از موزاییککاری سنتی بیشتر در چه فضاها و برای چه کارکردهایی استفاده میشد؟
🗿در گذشته، از موزاییککاری برای آراستن کف کاخها و کاخ–باغها، دیوار معابد، حمامها، بناهای مذهبی و در برخی موارد برای تزیین حاشیهها و سردرها استفاده میشد.
آثار موزاییککاری ایرانی را امروز در چه موزههای مهمی میتوان تماشا کرد؟
🌐نمونههایی از موزاییکهای ساسانی و آثار مرتبط با سنت موزاییککاری اسلامی ایران، در موزه لوور پاریس، موزه ملی ایران، موزه متروپولیتن نیویورک و چند موزه معتبر دیگر جهان نگهداری و به نمایش گذاشته شدهاند.