محراب مسجد چیست؟ بررسی تاریخچه، انواع و سیر تحول آن
				

محراب در مسجد بهعنوان جای ایستادن امام جماعت و نشانهگذاری جهت قبله، یکی از شناسههای مهم معماری ایرانیِ دوره اسلامی بهشمار میآید. بهسبب قداست و کارکردهای آیینی، این عنصر در بناهایی چون مسجد، مدرسه و حتی برخی کاخها حضور دارد. در آغاز، محراب در مقدسترین بنای اسلامی یعنی مسجد پدید آمد تا جهت قبله را عیان کند. هنرمندان ایرانی با گذر زمان، آن عنصر سادهٔ اولیه را—که میتوانست از سنگ یا چوب و با پوشش رنگی باشد—به مؤلفهای محوری در معماری مذهبی بدل کردند.
نمایش
محراب مسجد چیست؟
محراب فضای مشخصی است که امام جماعت برای برپایی نماز در آن میایستد. تعاریف گوناگونی از محراب ارائه شده که در ادامه به اختصار مرور میشود.
در منابع لغوی و تفسیری، محراب از ریشهٔ «حَرب» دانسته شده و در لغت «جای نبرد با شیطان» و در اصطلاح «محل ایستادن امام در مسجد» معنا میشود.
در نوشتههای تاریخی، مقصود از محراب، جایگاه اقامهٔ نماز است. در فرهنگنامههای هنر و معماری و دایرةالمعارف فارسیِ امروز، محراب به فرورَفتگیِ دیوار قبله گفته میشود؛ جایی که امام جماعت در آن قرار میگیرد و به نماد جهت قبله بدل شده است.
دکتر محمد مقدم، استاد ادبیات، برداشت دیگری عرضه میکند: او جزء دوم واژهٔ «محراب» را با «اب/او/اوه» همریشه میداند به معنای «خانه/بنا». بنابراین «محراب» میتواند «خانهٔ مهر» معنا شود؛ تفسیری که با انتساب نخستین محرابها به آیین مهر سازگار مینماید. در آن روزگار، محرابها گنبدگون بودند و دو سویشان با نقش طلوع و غروب خورشید آراسته میشد.
معنی محراب مسجد
واژهٔ محراب، بسته به زمینه، چنین برداشتهایی دارد:
- دلیر و رزمآور: نمازگزار در محراب با شیطان و نفس میجنگد و با حضور قلب به عبادت میایستد؛
 - کنارهگیری/تمایز از جمع: گاه به عنوان جایگاه شخصیتهای برگزیده و جدا از تودهٔ مردم در نظر گرفته شده است؛
 - برترین موضع خانه: بخش بلندمرتبهٔ بنا، صدر مسجد یا بهترین نقطهٔ اتاق؛
 - بیشه و کنجِ شیر: اشاره به خلوتگاهی که شیر در دوردست میگزیند و دسترسی به آن دشوار است؛
 - محل نیایش: تورفتگی یا تاقچهای در معابد برای جایدادن پیکرهها؛
 - کاربرد غیردینی: سکو یا جایگاه برجستهٔ فرمانروا در تالارهای درباری.
 
عکس محراب مسجد
در ادامه چند نمونه تصویر آوردهایم تا تصور روشنتری از محرابها به دست آید:



چرا محراب مسجد پایین است؟
بر پایهٔ برخی تفاسیر، گودی محراب یادآور میدان نبرد با نفس و شیطان است؛ ازاینرو آن را فروتر میسازند تا از خودبزرگبینی امام جماعت کاسته شود.
از دید فقهی، دلیل این فرو رفتگی آن است که جایگاه امام نباید از صف نمازگزاران بلندتر باشد یا دستکم همسطح آنان قرار گیرد؛ بنابراین کف محراب اندکی پایینتر از سطح شبستان اجرا میشود.
منشأ یا خاستگاه محراب مسجد کجاست؟
دربارهٔ ریشهٔ تاریخی محراب دیدگاههای گوناگونی مطرح است.

مقابر اعراب پیش از اسلام
اعراب صحراگرد پیش از اسلام بر فراز آرامگاهها چادری گنبدگونه برپا میکردند. برخی این فرمهای دایرهوار را الهامبخش محراب میدانند؛ شکلی که در عربستانِ پیش از اسلام دیده میشد، هرچند هنوز کارکرد هنری/معماریِ مشخصی نداشت.
نیزه پیامبر
برداشتی دیگر محراب را همارز جایگاهی میداند که پیامبر، عصای نیزهمانند خود را در برابرش در زمین مینهاد تا محدودهٔ نماز و جهت قبله روشن شود. چون مسلمانان نخستین ابزار ثابت برای تعیین قبله نداشتند، با کشیدن نقشهٔ سادهای بهوسیلهٔ نیزه و فروکردن آن در جلوی صف، علامت عبادی میساختند؛ نمادی که حتی بر سکههای اموی نیز نقش بست و بعدها به صورت تاقچهای با نیزهای درون آن بازنمایی شد.
مهرابههای آیین مهر (میترائیستها)
شباهتهایی میان محرابِ مسجد و مهرابههای میترایی دیده میشود. در آیین مهر، نیایشگاهها اغلب در غارها یا فضاهای کَندهشده در زمین برپا میشد و پیکره یا شمایل مهر در تورفتگیِ اصلی قرار میگرفت؛ فرمی که میتواند همسانیهایی با محرابهای اولیه داشته باشد.
آتشکده زرتشتیان
طبق دیدگاهی، با ورود مسلمانان به ایران، برخی آتشکدهها (چارتاقیها) به مسجد بدل شد: یک تاق بهعنوان ورودی باز میماند، دو تاق کاملاً پُر میشد و تاق سوم از بیرون پُر و از داخل نیمهپُر میگردید تا تورفتگی بلندی پدید آید؛ همواره در جهتی که به قبله نزدیکتر بود. نمونههای مشهور: مسجد تاریخانهٔ دامغان، مسجد حیدریهٔ قزوین، مسجد جامعهای کاشان، اصفهان، اردستان، یزد، بروجرد و نیز بقعهٔ بیبی شهربانو در تهران.
کاخ پادشاهان
تورفتگی تشریفاتی در فضاهای سلطنتی «صدر» نام داشت؛ جایگاه نشستن فرمانروا. برخی محراب را صورت کوچکشدهٔ همان صدر میدانند.
سواژه مینویسد:
«محراب همسنخِ صدر است؛ همان جایگاه رسمیِ حکمرانان در تالارهای پذیرایی.»
ازاینرو انتخاب چنین صورتی برای محل ایستادن پیامبر، معنای نمادین مییافت: محراب برای صاحب مقام قدسی و صدر برای پادشاهِ مورد حمایت آسمان.
محراب در کنیسههای یهودی
کنیسههای نخستین جهت ثابتی نداشتند. بعدها تورفتگیِ روبهاورشلیم در عقب بنا تعبیه شد تا تورات در آن جای گیرد. بهاینترتیب، همانند قلب تپندهٔ بنا عمل میکرد؛ مشابه نقشی که محراب در کلیسا و کاخ، بهترتیب برای جایدادن تندیس یا نشستن پادشاه ایفا میکرد.
محراب در کلیسا (مذبح)
کلیسا بنایی قدسی و نماد عیسی مسیح است و مقدسترین بخش آن «محراب/مذبح» بهشمار میرود؛ یادآور حضور خدا و محل یادکرد قربانی مسیح. در کلیساهای رومیِ آغازین (از ۳۳۳ میلادی) با پلان مستطیل، و در شکوفایی بیزانس (ایاصوفیه ۵۳۲ میلادی)، این تورفتگی در انتهای تالار و روبهروی ورودی شکل گرفت. دو اتاق در دو سوی آن و دسترسی با دو راهپلهٔ هفتپلهای پیشبینی میشد—نمادی از عروج به آسمان هفتم.
برخی محراب مسجد را صورت تقلیلیافتهٔ همان محراب مسیحی میدانند؛ خودِ آن نیز وامدار تاقنماهای بزرگِ معابد یونان و روم بود.
کاربرد محراب در مساجد
کارکردهای اصلی محراب چنین است: تعیین قبله و جایگاه امام، بهبود رسانش صدا و ایفای نقشی نمادین در همگرایی جامعهٔ نمازگزار:
- تثبیت جهت نماز و مشخص کردن موقعیت ایستادن امام جماعت تا نیاز به جستوجوی روزانهٔ محور میانی مسجد نباشد؛
 - کمک به تقویت و بازتاب صوت امام در فضا؛
 - شناساندن جای امام جماعت به جماعت؛
 - همچون منبر که رسانهٔ جمعی اسلام بود، محراب نیز نماد وحدت و همسویی مسلمانان است.
 
سیر تحول شکل محراب مسجد در طول تاریخ

در سدههای نخست هجری (قرن هشتم میلادی)، محراب بهصورت تاقنمایی مجوف با پلان چهارگوش و قوس هلالی ساخته میشد. در قرون دوم و سوم هجری، قوسها حالت نیزهدار گرفت و در طرفین، دو ستون با سرستون تعبیه میکردند؛ روالی که تا میانهٔ قرن دوم رواج داشت.
در میانهٔ قرن نهم هجری، الگوی دو تاقنما و چهار ستون با حاشیههای گچبُریِ پرنقشونگار (هندسی و اسلیمی) تثبیت شد و به «صورت رسمی» محرابسازی بدل گردید. در دورههای بعد تکرار و تکامل یافت و در عصر صفوی نمونههای رنگآمیز گچبُری (مانند مسجد جامع ساوه) پدید آمد.
بهطور کلی بر پایهٔ ظاهر، محرابها دو گونهاند:
- محراب تخت: بدون گودی و با سطحی هموار.
 - محراب کاسهدار: دارای فرورفتگی مرکزی و معمولاً مزین به نقوش ایرانی-اسلامی.
 
انواع محراب مساجد از نظر مصالح بهکار رفته
مصالح رایج در ساخت و آرایهٔ محراب عبارتاند از گچ، سنگ، آجر و کاشی. در ادامه به هرکدام اشاره میشود:
محراب گچی

گچ نسبت به سنگ و آجر انعطافپذیرتر، کارآمدتر و اقتصادیتر است و استادکاران ایرانی از دورههای کهن مهارتهای ظریفی در آن اندوختهاند. در نقوش گچبُری، تداوم سنتهای ساسانی مانند پرنده و خوشهٔ انگور دیده میشود.
از قرن دهم میلادی به بعد، اوجگیری تزیینات گچبُری را—بهویژه در عهد سلجوقی—میبینیم. در دورهٔ اسلامی، نقوش اسلیمی پیچیده و مفصل شدند؛ در کنار آنها، الگوهای هندسی و کتیبههای گچبُری نیز جایگاهی ویژه یافتند.

مهمترین نمونههای محراب گچی:
- مسجد جامع نائین
 - گنبد علویان
 - عتیق شیراز
 - مدرسهٔ حیدریهٔ قزوین
 - مسجد جامع شیراز
 - تاریکخانهٔ دامغان
 - مسجد جامع ساوه
 
محراب سنگی

محرابهای سنگی در ایران به دو شیوه دیده میشوند: یکپارچه از سنگ یا مونتاژ شده از قطعات کوچکتر. گاه نیز در دل صخره یا غار شکل گرفتهاند. با این همه، سنگ—بهسبب شکلپذیری کمتر—کمتر از گچ، چوب و کاشی مورد علاقهٔ معمار ایرانی بوده است.
نمونهها:
- محراب مسجد میمهٔ اصفهان
 - محراب سنگی مشهدالرضا
 - محراب سنگی مسجد جامع شیراز
 
محراب چوبی
محرابهای چوبی در ایران شمار اندکی دارند؛ عمدهٔ دلایل:
- ناسازگاری با اقلیمهای متفاوت کشور،
 - آسیبپذیری در برابر موریانه.
 
نمونهٔ شاخص: محراب مسجد ابیانه با سازهٔ چوبی.
محراب آجرکاری

آجر در معماری ایرانی هم سازه است و هم آرایه. هنر آجرچینی بهتدریج سویهٔ تزیینی پررنگی یافت؛ از طرحهای هندسی تا خط بنایی. برای ساخت محراب آجری، ابتدا چارچوب در دل دیوار چیده میشد و سپس لایههای گچیِ تزیینی روی آن مینشست.
نمونههای برجستهٔ آجرکاری در محراب:
- مسجد جامع گلپایگان
 - مسجد جامع برسیانِ اصفهان
 - مسجد گار اصفهان
 - مسجد گز اصفهان (ترکیب آجر و کاشی)
 - مسجد جامع اردستان
 
محراب کاشیکاری

کاشیسازیِ ایران با کورههای کاشان بالید و خاندان ابیطاهر در گسترش زرینفامها نقشی مؤثر داشتند. در سدههای پنجم و ششم هجری (۱۲ و ۱۳ میلادی)، ریزهکاشیها برای پوشش سطوح بیرونی محرابها بهکار میرفت؛ ترکیب نقوش تزیینی و کتیبهها با رنگهای آبی و فیروزهای، برجسته یا صاف.
در سدههای هفتم و هشتم هجری (۱۳ و ۱۴ میلادی)، الگوهای مرکزی نوینی پدید آمد و اوج هنر در محرابهای زرینفام جلوهگر شد.

نمونههای شاخص محرابهای کاشیکاری:
- امامزاده یحیی ورامین
 - مسجد میرعماد کاشان
 - گنبد سرخ مراغه
 - مسجد جامع یزد
 - مسجد جامع اصفهان
 
عوامل مؤثر در تعيين ابعاد محراب مسجد
در کنار رعایت راحتیِ ایستادنِ امام جماعت، چند عامل دیگر نیز بر اندازهٔ محراب اثرگذار است:
اندازه مسجد
هرچه بنا بزرگتر باشد، محراب نیز برای رؤیتپذیری بهتر ابعاد درشتتری مییابد؛ در مساجد کوچک، تناسب با مقیاس فضا رعایت میشود.
تعداد نمازگزاران
در مساجد پرتردد، محراب برای تشخیص سریع قبله توسط جمعیتِ بیشتر، بزرگتر طراحی میشود.
سبک معماری مسجد
توجه به تزیینات و جزئیات هنری معمولاً به محرابِ پرابهتتر میانجامد؛ در سبکهای ساده، محراب جمعوجورتر است.
زیباترین محرابهای ایرانی
سه نمونهٔ زیر در شمار نفیسترین محرابهای ایراناند:
محراب الجایتو مسجد جامع اصفهان (۱۳۱۰ میلادی)

این اثر فاخرِ دورهٔ ایلخانی از عهد سلطان محمد خدابنده (الجایتو) بهجای مانده است. قوس دوگانه، کتیبههای متعدد به خط ثلث و یک کتیبهٔ کوفی و آرایههای اسلیمی و هندسیِ ظریف، آن را درخشان کرده است. مطابق کتیبهٔ نقشبسته بر لوح مرکزیِ قوسِ بالا، تاریخ ساخت محراب سال ۷۱۰ هجری قمری (۱۳۱۰ میلادی) است.
محراب مسجد جامع نائین (961 میلادی)

گچبُریهای بالای محراب و سه ستون روبهرو، الگویی ممتاز از آرایههای ایرانی با گلهای دوازدهپر، ستونکهای تزئینی و نقوش گیاهی است. این تزیینات در روزگار آلبویه پدید آمده و بیش از هزار سال سالم ماندهاند. در بخش بالایی، دو کتیبه به خط کوفی مشجر با آیات سورهٔ نمل و توبه دیده میشود.
محراب مسجد جامع نیریز (952 میلادی)

زمینهٔ کتیبهها را اسلیمیهای برگدار تشکیل میدهد اما با کتیبهها ادغام نشدهاند. نقوش هندسی در کنار کتیبههای روی تاقنماها، اشکال کثیرالاضلاع پدید آوردهاند. برجستگیها غالباً کمعمقاند و اغلب در یک سطح اجرا شدهاند؛ جز نقش پرندهٔ بالدارِ داخل محراب که برجستهتر است. کتیبهها شامل آیات قرآناند.
جان کلام
محراب فقط جای ایستادن امام و نشانهٔ قبله نیست؛ در سنتهای مختلفِ مذهبی و حتی در کاخها، تورفتگیِ مقدس یا جایگاه تشریفاتی دیده میشود. در این متن، پیدایش و ریشههای گوناگون محراب و سیر تکامل آن را مرور کردیم تا تصویری جامع از این عنصر بیابید.
پرسش های متداول درباره محراب مسجد
در ادامه به چند سوال رایج دربارهٔ محراب ایرانی پاسخ داده میشود. اگر پرسش شما در این فهرست نیست، در دیدگاهها مطرح کنید تا بررسی شود.
طرح محراب مسجد از چه بناهایی الهام گرفته شده است؟
از نیزهٔ پیامبر، محراب کلیساها و کنیسهها، مهرابههای آیین مهر، آتشکدههای زرتشتی و حتی جایگاهِ صدر در کاخها الهام گرفته شده است.
محراب در مسجد چه مکانی است؟
محل ایستادن امام جماعت و نشانهٔ قبله است؛ افزون بر آن نقشی آکوستیکی و هویتی در سازماندهی نماز دارد.
ساخت محراب مسجد از چه زمانی آغاز شد؟
نخستین محراب شناختهشده به سال ۲۴ هجری قمری (۶۴۵ میلادی) و دوران خلافت عثمان در مسجدالنبی بازمیگردد.
چرا معماران نهایت هنر خود را در محراب به کار میبرند؟
چون محراب کانون دید و معنا در مسجد است؛ ازاینرو در هر دوره بهترین هنرها و ظریفترین آرایهها برای آن صرف شده است.