یزدان؛ قصههایی از دل جامعه

مریم قربانینیا نویسنده و منتقد سینما در یادداشتی درباره سریال «یزدان» نوشت: در روزگاری که روایتهای تلویزیونی بیش از هر زمان دیگری به سمت سرگرمی صرف و داستانهای تکراری رفتهاند، سریال «یزدان» تلاش کرده قدم در مسیری متفاوت بگذارد؛ مسیری که مقصدش نه فقط جلب نظر مخاطب، بلکه بازتاب بخشی از دردهای فراموششده جامعه است.
«یزدان» ساخته منوچهر هادی، در قالب یک درام اجتماعی اپیزودیک روایت میشود. در هر قسمت، داستانی مجزا پیرامون یک مسئله اجتماعی تعریف میشود که شخصیت اصلی سریال، «عماد عرفانی» با بازی پژمان بازغی، آن را پیگیری میکند. عماد، مأموری از بدنهای نامشخص اما دغدغهمند است؛ کسی که در سکوت و با پیگیریهای شخصی، به سراغ قصههایی میرود که در هیاهوی زندگی شهری گم شدهاند و کمتر کسی به آنها اهمیت میدهد. همین چارچوب باعث شده سریال حالوهوایی میان درام، معمای اجتماعی و حتی مستندگونه پیدا کند.
نکته قابلتوجه در یزدان، گستره موضوعات اجتماعی آن است؛ موضوعات شهری و اجتماعی بحثبرانگیز، مثل کارتنخوابها، آتشنشانها و به طور کلی موضوعاتی که مورد توجه مردم است. این گستردگی، نه تنها مخاطب را با مسائل ملموس و روزمره روبهرو میکند، بلکه فرصتی فراهم آورده تا مجموعهای متنوع از بازیگران در نقشهایی متفاوت ظاهر شوند.
در کنار پژمان بازغی، بازیگرانی چون دارا حیایی، فاطیما بهارمست، لعیا زنگنه، سیما تیرانداز، علیرضا خمسه، جعفر دهقان، حمید گودرزی، رزیتا غفاری، فقیه سلطانی، محمود عزیزی، مریم مؤمن، بهنوش بختیاری، شهین تسلیمی، حدیثه تهرانی، رضا فیاضی، علی اوسیوند، کاظم نوربخش، هانیه غلامی، پدرام کریمی، فریده سپاهمنصور، رابعه مدنی، سیاوش مفیدی، نیما شاهرخشاهی و دیگر چهرههای شناختهشده، هرکدام در اپیزودهایی جداگانه حضور دارند.
در میان این نامها، حضور کورش ثنائی – بازیگر نوجوان ۱۲ ساله و فرزند تهیهکننده سریال سلیم ثنائی – در نقشهایی کلیدی، توجهها را جلب کرده است. کورش با وجود تجربه محدود، در اپیزودهایی که محوریت بیشتری دارند، بازی باورپذیر و تأثیرگذار ارائه کرده و نشان داده که میتواند یکی از چهرههای آیندهدار نسل جدید بازیگری باشد.
منوچهر هادی که کارنامهاش بیشتر با آثار ملودرام و عامهپسند گره خورده، اینبار تلاش کرده قالبی متفاوت و محتوامحور را تجربه کند. گرچه رد پای نگاه پرمخاطبپسند هادی همچنان در بافت سریال قابل مشاهده است – از طریق تعلیقها، لحن احساسی در برخی اپیزودها و چهرهمحور بودن بازیگران – اما نمیتوان از جسارت او در پرداختن به موضوعات کمتر دیدهشده و زوایای پنهان بحرانهای اجتماعی در این سریال چشم پوشید.
یزدان اگرچه در فرم، گاهی دچار نوسان است، اما در محتوا تلاشی قابل احترام برای بازگرداندن تلویزیون به مسیر توجه به مردم و مسائل واقعی آنهاست. سریالی که نه با شعار، بلکه با قصههایی بیصدا اما مهم، یادآوری میکند هنوز هم میتوان از رسانه برای دیدن و شنیدن «آنهایی که دیده نمیشوند» استفاده کرد.
انتهای پیام/